غیراثربخش بودن آموزشها یکی از عمدهترین نقدهایی است که توجه بسیاری از منتقدان آموزش عالی را به خود جلب کرده است. یادگیری زائد مفهومی است که میتواند فصل جدیدی در پژوهشهای تعلیم و تربیت باز نماید. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل این مفهوم و راهکارهای کاهش آن در نظام آموزش عالی ایران است. در پژوهش حاضر با هدف دستیابی به اجماع نظر متخصصان، از روش دلفی در سه مرحله استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را متخصصان و صاحبنظران برنامه درسی و آموزش عالی تشکیل میدهند. نمونه آماری این پژوهش مشتمل بر چهل نفر متخصص بود که به روش گلوله برفی شناسایی شدند و در نهایت سی نفر به همکاری پاسخ مثبت دادند. تحلیل نهایی در بررسی این مفهوم با استفاده از نرمافزارهای (SPSS) و (NVivo) نشان داد که یادگیری زائد عبارت است از غیرکاربردی بودن درسها، نامتناسب بودن محتوا و برنامه درسی ناکارآمد. همچنین توانمندسازی اعضای هیأت علمی، تأکید بر یادگیری مادام العمر، آزادی آکادمیک، بازنگری و ارزیابی مستمر برنامههای درسی نیز به عنوان مهم ترین راهکارهای کاهش یادگیری زائد ارائه شده است.